اعتراضات و تظاهرات سراسری در ایران، یکهفتۀ پیش، در روز پنجشنبه ٢٨ دسامبر در مشهد آغاز شد و بسرعت بسیاری شهرهای دیگر را نیز در برگرفت. اعتراضات اخیر از بسیاری گونه ها دارای ویژگیهائی به نظر میرسد که شاید، به رغم عمر هفت روزۀ آن، قابل تامل باشد.
همین که این تظاهرات بسرعت شهرهای گوناگون را در بر گرفت، که در آغاز به بهانۀ اعتراض به گرانی هزینۀ زندگی و ناکارآئی دولت حسن روحانی در حل نیازهای روزمرۀ مردم سازمان داده شد، اما در همان پلۀ نخست رنگ سیاسی گرفت و با شعارهائی نظیر «رضا شاه، روحت شاد» همراه شد، که هر دو جناح حاکم را به کنار زد و راه «اصلاح طلب، اصول گرا، دیگه تمومه ماجرا» را در پیش گرفت، پرسشهای فراوانی را در بارۀ ماهیت و توان آن، انگیزهها و هدفهای آشکار و نهفتۀ آن، جایگاه اجتماعی و پایگاه سیاسی آن و نیز آیندۀ قابل تصور آن پیش رو میگذارد.
شهلا شفیق، جامعه شناس و تحلیل گر مسائل ایران، این تظاهرات را «نقطۀ عطفی» در اعتراضات سالهای اخیر در ایران تلقی می کند و گستردگی جغرافیائی، ظهور بی پرده و بی حاشیۀ امن در مطالبات و گذر از شعارهای اصلاح طلبانه و هدف گرفتن کلیت نظام را نکات اساسی این اعتراضات میداند.
شهلا شفیق یادآوری میکند که تا کنون مردم ایران برای بازیافتن حقوق خود به روشهای امن همچون شرکت در انتخابات متوسل میشدند. این اعتراضات حکایت از آن دارد که دیگر به این شیوهها امیدی ندارند.
وی بر سرگردانی بسیاری که تا کنون همواره بر برتری همان روشهای گام به گام و از جمله «فشار از پائین، مذاکره در بالا» تاکید میکردند انگشت میگذارد و میگوید این تظاهرات کارآئی اینگونه راهکارها را مورد تردید قرار میدهد.
اینکه جمهوری اسلامی در برابر اعتراضات به خشونت متوسل شده است، از نظر او نه تنها غیرقابل انتظار نیست، بلکه باید غیرقابل اجتناب تلقی شود، زیرا خشونت جوهرۀ نظامهای تمامیت خواه را تشکیل میدهد.
مشروح این گفتگو را میتوانید در فایل صوتی بالا گوش کنید.